×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

پایانی برای عاشقانه های بی پایان

..باید امشب بروم

× در گوشه ای از ذهنم صدای نهیف نیستی مطلق مرا صدا میزند بی رمق برای رفتن و بی میل برای ماندن هستم
×

آدرس وبلاگ من

hamed-hakan.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hamed_hakan

بنویس

یکشنبه 7 آذر 1389 - 5:16:44 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://www.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 26 آذر 1389   8:37:28 PM

باران مي بارد، چشم هاي من خيس است.كوچه خيس است.


دستهاي نسيم خيس است.نسيم، روي گونه هاي خيس من قدم مي زند.كار دل من از گرفتن گذشته است.آسمان بد جور ترك خورده، بغض من هم.


خانه دور است، خانه خالي است.من اشك مي ريزم.


مردم از كوچه مي گذرند، با چتر هايي سياه در دست هايشان.هيچ كس به من نگاه نمي كند.هيچ كس زير چتر گريه نمي كند.


من چترم را گم كرده ام.من نشاني خانه ام را گم كرده ام.من بي چتر و بي خانه، گريه مي كنم.


من به همه ي چهره ها نگاه مي كنم.من به پنجره ي همه ي خانه ها نگاه مي كنم.من تو را در هيچ جا پيدا نمي كنم.


تو مرا جا گذاشته اي، من تو را جا گذاشته ام...


خانه دور است، خانه از نسيم خالي است.من پيراهن سياه به تن دارم.آسمان چتري سپيد بر سرم گشوده است...




http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 24 آذر 1389   6:11:46 PM

ديگر سراغت را از نارنجِ رها شده در پياله‌ي آب نخواهم گرفت ديگر سراغت را از ماه، ماهِ درشت و گلگون نخواهم گرفت ديگر سراغت را از گلدانِ شکسته بر ايوانِ" آذرماه " نخواهم گرفت ديگر نه خوابِ گريه تا سحر، نه ترسِ گمشدن از نشانيِ ماه، ديگر نه بُن‌بستِ باد و نه بلنداي ديوارِ بي‌سوال ...!
من، همين منِ ساده ... باور کن براي يکبار برخاستن هزار‌هزار بار فروافتاده‌ام